روان شناسی | مهارت های زندگی | ازدواج
انسان سالم
سلامتي يك حالت رفاه جسمي، رواني و اجتماعي است، نه فقط فقدان بيماري و يا ناتواني.
ویژگیهای انسان سالم چیست؟
انسان سالم؛ انسانی است دارای سلامت: 1- تن 2- روان 3- اخلاق و روابط اجتماعی 4- معنوی
برای سالم زیستن باید:
1- جسم و تن را از بیماریها حفظ کرد،
2- روح و روان را از انواع اختلالها دور نگهداشت،
3- از حسن اخلاق و قدرت روابط اجتماعی خوب و مشارکت با دیگران برخوردار بود،
4- از ایمان و معنویت درست برخوردار بود.
برای داشتن جسم سالم باید:
1- انواع بیماریها را شناخت،
2- راههای مقابله و درمان را فرا گرفت.
بهداشت روان:
حالتي از رفاه است كه در آن، فرد:
1- تواناييهايش را باز ميشناسد،
2- قادر است با استرسهاي معمول زندگي مدارا کند،
3- از نظر شغلي مفيد و سازنده باشد،
4- براي اجتماع خود نقشي ايفا کند،
5- با ديگران مشارکت و همکاري داشته باشد.
برخی از انواع اختلالات روانی:
- اختلالات کمبود توجه
- اختلالات تيک
- اختلالات ارتباطي (اختلال زبان بياني، اختلال زبان دريافتي بيان مختلط، لکنت زبان)
- اختلالات دفعي (بياختياري ادراري، بياختياري مدفوع)
- اختلالات مربوط به مصرف مواد
- اسکيزوفرني
- اختلالات خلقي (افسردگي اساسي، اختلالات دو قطبي و…)
- اختلالات اضطرابي (اختلال هراس، جمع هراسي، اختلال وسواسي، جبري، اختلال استرس پس از سانحه و…)
- اختلالات شبه جسمي (اختلال جسماني کردن، اختلال تبديلي، خود بيمار انگاري، اختلال بدريختي بدن)
- اختلالات ساختگي
- اختلالات تجزيهاي (فراموشي تجزيهاي، گريز تجزيهاي، اختلال شخصيت چندگانه و اختلال مسخ شخصيت)
- اختلالات هويت جنسي و جنسيتي
- اختلالات خواب
- اختلالات کنترل تکانه (اختلال انفجار دورهاي، جنون دزدي، جنون آتشافروزي، قماربازي بيمارگونه و وسواس کندن مو)
- اختلال انطباقي
- اختلالات شخصيتي (پارانوئيد، اسکيزوئيد، اسکيزوتايپي، ضداجتماعي، مرزي، نمايشي، خودشيفته، دوريگزين، وابسته و اختلال شخصيت وسواسي و جبري)
برای غلبه بر اختلالات روانی و داشتن روانی سالم باید مهارتهای زندگی را آموخت.
مهارت: استفاده ماهرانه و توانمندانه از دانش
مهارتهای زندگی: توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونهای که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگی روزمره کنار بیاید.
یکی از مهمترین مهارتهای زندگی؛ مهارت خودآگاهی است.
مهارت خودآگاهی: این مهارت به فرد کمک میکند تا بتواند شناخت بیشتری نسبت به خود، خصوصیات، نیازها، خواستهها، اهداف، نقاط ضعف، احساسات، ارزش و هویت خود داشته باشد.
مشکلات ناشی از ضعف خودآگاهی: افسردگی، اضطراب، احساس حقارت، اعتماد به نفس پایین، مشکلات ارتباطی، احساس تنهایی، سوء مصرف مواد، فرار و..
نتیجه خودآگاهی: 1- عزت نفس 2- اعتماد به نفس
عزت نفس: احساس ارزشمندی از سوی شخص که تحت تأثیر عوامل؛ عملکرد، موفقیتها، تواناییها، ظاهر شخصی و قضاوتهای افراد به وجود میآید.
اعتماد به نفس: باوری است درونی و درونی شده به مهارتی که هر فرد در به عینیت رساندن و فعلیت بخشیدن توانمندیهای خویش دارد.
شاخصهای ارزیابی خود:
- ظاهر جسمانی 2- خصوصیات روانشناختی 3- اعتقادات و باورها 4- هوش 5- رفتارها
ابزارهای خودآگاهی: 1- خود 2- اطرافیان 3- مشاوران و کارشناسان
ارتباط موثر
ارتباط: عبارتست از فرایند ارسال و دریافت پیام
انواع ارتباط: 1- کلامی 2- غیر کلامی
ابزار ارتباط کلامی: 1- زبان 2- گوش
ابزارهای ارتباط غیر کلامی: 1- تصویر 2- فراحسی 3- صوت 4- نمادها 5- حالات بدنی
مهارتهای ارتباط کلامی: 1- گفتن 2- نوشتن 3- خواندن 4- شنیدن
هفت گام اساسي در برقراري ارتباط موثر:
گام اول: گوش دادن
گام دوم: صريح و صادق بودن
گام سوم: همدلي و همدردي
گام چهارم: حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل
گام پنجم: مخالفت نمودن به شيوه مناسب
گام ششم: خودشناسي و افزايش آگاهي
گام هفتم: شناسايي افكار تحريف شده
اخلاق آکادمیک
ماموریتهای دانشگاه
- تولید علم 2- تربیت انسان متخصص و فناور 3- تربیت انسان آکادمیک و فرهنگی
انسان آکادمیک: انساني که عادات و منش مربوط به «عرصه دانشگاه»، ملکه ذهني و سازنده هويت او شود، او يک انسان آکادميک است.
انسان آکادميک چگونه تربيت ميشود؟ ايفاي «نقش آکادميک» مستلزم «جامعه پذيري دانشگاهي» است.
جامعهپذيري دانشگاهي: به معناي دروني شدن هنجارها، باورها و ارزشهای مربوط به علم و دانشگاه در فرد است كه از دوره کودکي در خانواده آغاز و در مدرسه و دانشگاه به کمال ميرسد. بنابراين اخلاق آكادميك كه به وسيله چارچوبهاي اخلاقي معيني هدايت ميگردد بايد در افراد دانشگاهي نهادينه شود تا به جاي يك سري اصول نمايشي در بطن تعاملات اين جامعه فرهيخته متبلور گردد.
انسان آکادمیک
انسانی است که در چهارچوب زیر عمل میکند:
1- قوانین و مقررات دانشگاه
2- آداب و عرفهای دانشگاه
3- اخلاق حرفهای دانشگاهی
4- اخلاق عمومی
چرا انسانها از نظر اخلاقی متفاوت هستند؟
براي پاسخ به اين سوال ابتدا بايد معلوم شود كه آيا اخلاق ذاتي است يا اكتسابي؟
متعادل ترين نظر در اين بين آن است كه رشد اخلاقي حاصل تعامل بين طبيعت و تربيت است.
يكي از عوامل طبيعي موثر در رشد اخلاقي، بهره هوش اخلاقي است.
اقسام هوش
هوش عقلانی: از نسبت تقريباً ثابت بين سن حقيقى (يا تقويمى) و سن عقلى به دست میآید و آن را «ضريب هوشى، بهره هوشى يا هوشبهر» مىنامند.
هوش هیجانی: توانایی شناخت، درک و تنظیم هیجانها و استفاده از آنها در زندگی است.
نظریه هوش 8 گانه گاردنر:
- هوش كلامى، زبانی 2. هوش منطقی، رياضى 3. هوش تصویری، فضايى 4. هوش بدنى، جنبشى
- هوش موسيقيايى 6. هوش ميان فردى 7. هوش درون فردى 8. هوش طبيعت گرا
هوش اخلاقي: توان تشخيص درست از نادرست. يعني داشتن اعتقادات محكم و عمل كردن براساس آنها به گونهاي كه شخص رفتاري درست و محترمانه داشته باشد.
نکته: برخلاف هوش عقلانی که تقریباً در طول عمر ثابت است، اقسام دیگر هوش ها قابل ارتقا هستند.
روابط دختر و پسر
انگیزهها:
1- اقتضائات متعارف اجتماعی (شغلی- تحصیلی – زندگی و..)
2- همسریابی و ازدواج
3- تأمین نیازهای عاطفی و روحی
4- سوءاستفاده جنسی
5- سوءاستفاده اقتصادی
6- تفننی
بررسی انگیزهها
1- ارتباط به دلیل اقتضائات متعارف اجتماعی:
این نوع ارتباط در چارچوب موازین شرع (حیا، عفت، حجاب) اشکالی ندارد.
2- رابطه با انگیزه همسریابی و ازدواج:
این نوع ارتباط در صورت عدم خواستگاری رسمی و عدم نامزدی در چارچوب موازین شرع میتواند عواقب ناگواری به دنبال داشته باشد چون ممکن است:
– یکی از طرفین از ابتدا در ادعای خود صادق نباشد،
– یکی از طرفین پشیمان شده و رابطه قطع شود،
– والدین یکی از طرفین با این ازدواج موافق نباشند و ازدواج صورت نگیرد،
– به علت بیتجربگی و عدم استفاده از نظرات مشاوران امین(پدر، مادر، بزرگترها) انتخاب درست صورت نگیرد، لذا در آینده منجر به پشیمانی و حتی جدایی شود.
3- رابطه با انگیزه تأمین نیازهای عاطفی و روحی:
این نوع رابطه، علیرغم عنوان فریبای آن، خطرناکترین و پُر آسیبترین نوع رابطه است و عواقب زیر را به دنبال دارد:
– به علت ایجاد دلبستگی عاطفی، جدا شدن از آن، آثار بد روانی بر جای میگذارد،
– در صورت عدم اطلاع والدین، میتواند منجر به کدورت و ناراحتی خانوادگی شود،
– در صورتی که فرد، تصویر خوشایندی از دوستی در ذهن داشته باشد، این تصویر بعد از ازدواج نیز میتواند فرد را به چنین کاری ترغیب نماید،
– اگر علاقه و دلبستگی ایجاد شود، این دلبستگی پس از ازدواج نیز فرد را درگیر ساخته و ممکن است در عشقورزی نسبت به همسر اثر گذارد،
– شانس ازدواج مطلوب و دلخواه را کاهش میدهد،
– به علت تأمین نسبی نیازهای روحی و عاطفی، از شور و هیجان و نشاط ازدواج خواهد کاست،
– امکان سوءاستفاده وجود دارد،
– اگر به خواستگار آینده، این رابطه گفته نشود و ازدواج صورت پذیرد، ترس از افشا شدن آن میتواند فرد را تا آخر عمر عذاب دهد، و اگر گفته شود، ممکن است خواستگار قبول نکند و یک شانس خوب از دست برود،
– در صورتی که یکی از طرفین قصد سوءاستفاده داشته باشد و طرف دیگر اجازه ندهد، احتمال تهدید، اخاذی و انتقامجویی افزایش مییابد،
– در صورتی که هدف یکی از طرفین از ابتدا ازدواج باشد و طرف دیگر چنین قصدی نداشته باشد، پاسخ منفی منجر به یأس و ناکامی و شکست عشقی خواهد شد،
– در صورتی که یکی از طرفین، قصد سوءاستفاده داشته باشد، تصویر ناخوشایندی از جنس مخالف در ذهن طرف دیگر باقی خواهد گذاشت که همین تصویر میتواند در زندگی آینده اثر گذارد،
– در صورتی که این رابطه به اجبار (تهدید، سوءاستفاده، فشار والدین، و..) منجر به ازدواج شود، احتمال دوام و پایداری آن ازدواج زیاد نخواهد بود،
– در صورتی که این رابطه به اصرار طرفین و بدون رضایت قلبی والدین منجر به ازدواج شود، در صورت بروز مشکل، فرد از حمایت خانواده خود برخوردار نخواهد بود.
4- رابطه با انگیزه سوءاستفاده جنسی:
این انگیزه اگر در یکی از طرفین وجود داشته باشد، مصداق بارز اغفال و در صورت تحقق، تجاوز به عنف محسوب می شود؛ و اگر در دو طرف وجود داشته باشد و محقق شود، از نظر فقهی، زنا محسوب میشود.
5- رابطه با انگیزه سوءاستفاده اقتصادی:
این نوع رابطه، مصداق بارز دزدی و کلاهبرداری است و در نزد همه ملل و فرهنگها امری زشت و ناپسند محسوب میشود.
عواقب دوستی و رفاقتی که ناخواسته به ارتباط جنسی منجر شود:
– نه تنها حمایتهای قانونی، اجتماعی و خانوادگی از دختر صورت نخواهد گرفت، بلکه مورد ملامت و سرزنش قرار گرفته و با او به عنوان فردی لاابالی برخورد خواهد شد،
– عزت نفس و اعتماد به نفس فرد (به ویژه دختر) را به شدت کاهش میدهد،
– عذاب وجدان را تا آخر عمر به دنبال خواهد داشت،
– عواقب آن (از بین رفتن بکارت، بارداری، ناراحتیهای روحی- روانی و..) جبران ناپذیر است،
– شانس ازدواج مطلوب و دلخواه به حداقل تنزل پیدا خواهد کرد،
– در صورت ازدواج، سرزنشهای همسر را تا آخر عمر باید تحمل کند،
علل روابط و دوستیها:
– نیاز طبیعی انسان به محبت و عشق جنس مخالف پس از سن بلوغ،
– اثر پذیری اجتماعی (یادگیری از همسالان، چشم و همچشمی، تربیت خانوادگی، یادگیری از رسانهها و..)
– احساس تنهایی،
– دگرگونی فرهنگی.
راههای مدیریت خویشتن در برابر میل دوستی با جنس مخالف:
– ارتقای خودآگاهی، عزت نفس و اعتماد به نفس،
– فراگیری مهارتهای زندگی،
– ارتقای شناخت و آگاهی،
– برقراری ارتباط گرم و صمیمی با والدین و اقوام،
– دقت در انتخاب دوست و هم اتاقی،
– پرهیز از حضور در محیطهای مختلط،
– به حد اقل رساندن ارتباط با جنس مخالف،
– ازدواج بههنگام.
– کنترل غریزه جنسی از طریق:
– پر کردن صحیح اوقات فراغت
– تغذیه مناسب
– ورزش
– پرهیز از دیدن، شنیدن و خواندن مطالب و تصاویر محرک،
– تقویت ایمان و اعتقادات دینی،
– تقوا پیشگی (انجام واجبات، ترک محرمات)
– انجام دعا و نیایش
– پیوسته به یاد خدا بودن،
– پایبندی به حیا و پاکدامنی.
ازدواج
اهداف ازدواج
1- ارضای نیازهای جنسی 2- کسب آرامش روانی 3- رشد و تکامل شخصیت
4- حفظ عفت و پاکدامنی 5- تولید نسل 6- گسترش روابط اجتماعی از طریق خویشاوندی
زمان مناسب ازدواج
بهترین زمان ازدواج؛ در دوره جوانی است اما سن دقیق آن به وضعیت افراد بستگی دارد.
ملاکهای همسر گزینی
1- ویژگیهای ضروری:
– اخلاق
– سلامت روانی
2- ویژگیهایی که به استحکام بیشتر ازدواج کمک میکند:
همسانی: سن – ظاهر- امور روان شناختی (هوش، عواطف، نگرشها)- اعتقادی – اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی – خانوادگی – تحصیلی – رفتاری
افراد نامناسب برای اردواج
1- افراد دارای اختلال شخصیت:
– پارانوئید (سوءظن، عدم اعتماد فراگیر، حساسیت زیاد، محدودیت عواطف)
– اسکیزوئید (طبع ظریف، زود رنج و حساس، پنهان کردن حساسیت خود نسبت به احساسات دیگران، جنگ با دنیای خارج برای دفاع از خود و..)
– سیکلوئیدی (پر جوش و خروش، تندخو، خوشبرخورد، برونگرا)
– نمایشی ( خواهان جلب توجه دیگران، برانگیختگی سریع، علاقه به اغراق و مبالغه)
– خودشیفته (خود بزرگبین، مجذوب خود بودن، در جستجوی تحسین و توجه به ظاهر بیش از باطن)
– مرزی (افسردگی توأم با احساس پوچی، بیثباتی عاطفی، خشم شدید، دچار شدن به جنون کوتاه مدت)
– ضد اجتماعی (درنده خویی نسبت به دیگران، بی تفاوتی نسبت به حقوق دیگران، زیر پا گذاشتن هنجارهای اجتماعی)
2- افراد معتاد به انواع مواد مخدر و الکل
3- افراد هوسباز
4- افراد خسیس
5- افراد مبتلا به اختلالات جنسی
6- افراد رفیقباز
منبع : مهارتهای زندگی | دکتر جعفر گلمحمدی |عضو هیأت علمی دانشگاه تهران