بررسی روانشناختی خودکامگی
… و تازیانه فرود آمد و باز شِکْوه نکرد
کجای اطلسِ تاریخ را تو میخواهی به آبِ حرف بشویی؟
و قصرِ قیصر را؟ و تاج خاقان را؟
مأنس اشپربر به سال ۱۹۰۵ م، در یک خانواده یهودی در اتریش به دنیا آمد. مدتی بعد او به همراه خانوادهاش تحتفشار جو ضد یهود، به وین مهاجرت کردند. کتابخانههای بزرگ، نمایشخانهها، نمایشگاهها، موزهها، قهوهخانههای روشنفکری، احزاب سیاسی گوناگون و بالاخره ظهور مکاتب و رویکردهای متعدد روانشناسی ازجمله ویژگیهای خاص شهر وین بود که حساسیتهای مأنس را از جنبههای مختلف برمیانگیخت.
اشپربر جوان به دلیل مصائب و آزردگیهایی که از شرایط جاری حاکم بر جامعه محل زیستش دیده بود، گرایشهایی بهسوی اندیشههای عصیانگر و انقلابی از خود نشان میداد. طی جنگ جهانی اول و پسازآن، نظریات و اندیشههای سوسیالیسم که بیشازپیش در سراسر اروپا رواج یافته بود، بر اسپربر نیز اثر زیادی گذاشت و او را به سوی تشکّلهای سوسیالیستی کشاند. در همین دوره بود که توسط یک دوست جدید، با اندیشههای آلفرد آدلر ۱ و مکتب روانشناسی فردی ۲ او آشنا شد. در سالهای بعد، او با آدلر مراوده برقرار کرد که به دنبال آن، زیرنظر آدلر، تحصیلات روانشناختی خود را تکمیل و تئوری روانشناسی فردی او را به خوبی هضم کرد.
یکی از نکاتی که آدلر و اسپربر را بیشتر به هم نزدیک میکرد و در واقع اسپربر را شیفته تئوری آدلر میکرد، تشابه بسیار شدید حالت و وضعیت جسمانی اسپربر و آدلر در دوران کودکی بود. بعید نمینماید که تشابه شرایط جسمانی دوران کودکی و تبیین علمی آدلر از شرایط روانی حاکم بر آن موقعیت، موجب شد اسپربر نظریه روانشناسی فردی آدلر را از نظریات فروید ۳، کاملتر بداند.
اسپربر در فرایند تکمیل تحصیلاتش در نزد آدلر با قریحه و هوش سرشار خود چنان پیشرفتی در فهم تئوری و فنون روانشناسی فردی نشان داد، که از سوی آدلر به سِمت مسئول انجمن روانشناسی فردی برلین در آلمان برگزیده شد.
1- ALFERED ADLER
2- INDIVIDUAL PSYCILOLOGY 3- FRUED
او طی سالهای ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۳ در برلین به طور همزمان در دو زمینه تدریس و ترویج روانشناسی فردی و فعالیتهای سیاسی – اجتماعی تلاش میکرد. در همین دوره میزان دلبستگی او به فعالیتهای سیاسیاش سبب شد خیلی زود خود را در جمع کادر مرکزی حزب کمونیست ببیند. ذهنیت روانشناسانه و تفکرات انتقادی مبتنی بر دیدگاههای فرضی – استنتاجی مانع از آن میشد تا اسپربر به تقلید کورکورانه از اوامر ردههای بالای حزب تن دردهد با این حال چنانکه به وفور در آثار مختلفش بیان داشته است به دلیل دلبستگی عمیقش به آرمانهای سوسیالیستی، که حزب کمونیست مدعی پرچمداری آن بود و بنابر ملاحظات سیاسی – اجتماعی ناشی از آن، تا مدتها از هر گونه نقد خردمندانه مواضع و خط مشی حزب کمونیست شوروی پرهیز کرد. او صادقانه برای مدتهای مدید شوروی را کعبه آمال سوسیالیسم جهانی و بهشت گمشده طبقه کارگر تلقی میکرد که دیر یا زود موهبتش جهانگیر شده و تمامی زحمتکشان دنیا را به سعادت خواهد رساند.
بر این اساس اسپربر با شور و شوق خستگی ناپذیری در پستهای مختلف حزبی فعالیت جدی خود را دنبال میکرد. هنگامی که محاکمات فراگیر و معروف مسکو در دوران استالین آغاز شد، او از منظر روانشناختی به تحلیل قدرت و پیامدهای آن نشست و با کالبدشکافی استبداد و تجلیات آن، محاکمات مسکو را، راه و روش یک رژیم کاملاً توتالیتر تفسیر و آن را تنها تالی فاشیسم تلقی کرد با این حال او همچنان دل در گرو آرمانهای سوسیالیستی سپرده بود.
به همین دلیل او در مواجهه با قتلها و ترورهای سازمانیافته فعالان رده بالای حزب که از استقلال فکری برخوردار بوده و در برابر یکهتازیهای استالین مقاومت میکردند، برای آن که آب به آسیاب فاشیسم حاکم بر آلمان و بخشی از اروپا نریزد و برای حفظ مصلحت ایدئولوژیکی که قبلاً به آن اعتقاد داشت، به نوعی این پدیده را برای خود توجیه میکرد. هر چند اسپربر رگههای خودکامگی و استبداد را در خط مشی مکّارانه رژیم استالین میدید و عقلش آنها را گواهی میداد، اما اعتقاد عمیقش به بهشت سوسیالیسم مانع از آن میشد تا عملکرد رژیم استالین را محکوم کند و هر بار به نحوی عملکرد آنها را توجیه میکرد، تا این که در سال ۱۹۳۷ نزدیکترین دوستان حزبیاش را که در وفاداری، صداقت، سلامت فکر و ایمان آنها به ایدئولوژی سوسیالیسم شکی نداشت در قتلگاه استالین دید. در اینجا بود که کمکم نظام سوسیالیسم سوار بر آن شده است، توسط لکوموتیورانی خودکامه و قدرت طلب از راه اصلی منحرف گشته و در مسیر استبداد دیکتاتوری و انحصار مطلق قدرت رانده میشود. او با آن که میدید قطرار خودکامگی در هیچ ایستگاهی توقف ندارد و پریدن از آن نیز احتمال صدمه جدی را دربردارد، شجاعانه در سر یکی از پیچهای سهم ناک از قطار استبداد فراگیر حزب کمونیست بیرون پرید و جراحتی عمیق را به جان خرید که به دنبال آن از روح دردمند او مقالات » تحلیل روانشناختی استبداد و خودکامگی ۱ « سربرآورد.
1- THE ANALYSIS OF TYRANNY
زاویه نگاه اسپربر در این مقالات، از زاویه دید روانشناسی فردی است و در واقع به گونه ای از روانشناسی پایبند است که پیش فرض بنیادی آن شخصیت و رفتار انسان بزرگسال را عمیقاً متأثر از تجارب شش سال اول دوران کودکی میداند. از این رو به نقش نظام تربیتی – آموزشی و در سطحی بالاتر، به نقش جامعه در تحول، ساخت رفتار، کردار و شخصیت افراد تأکید فراوان میورزد. در این نظریه، انسانها – دستپرورده وراثت، محیط یا ترکیبی از آن نیستند، بلکه انسان استعداد، ظرفیت نفوذ و خلق وقایع و امور را در بطن خود دارد. از این منظر جهان خارج، وقایع و رخدادهای زندگی به خودی خود اهمیتی ندارند، بلکه آنچه در رفتار، شخصیت و در نهایت سرنوشت انسان نقشی اساسی ایفا میکند، تفسیر و برداشت ذهنی فرد از این وقایع و رخدادهاست. از این رو اسپربر از چیزی به نام » ادراک ذهنی « یا» فهم شخصی واقعیت « نام برده و آن را مهمتر از خود واقعیت تلقّی میکند. این» واقعیت شخصی« شامل ادراکات، افکار، احساسات، ارزشها، باورها و اعتقادات و نتیجهگیریهایی است که فرد با آن، به تفسیر جهان میپردازد. در این رویکرد، شخصیت آدمی به عنوان یک کلیت وحدت یافته و به عنوان یک سیستم کلّی قابل فهم است. به این معنا که شخصیت هر فرد، به عنوان یک کلیت قابل تمایز که در یک بستر خانوادگی اجتماعی – فرهنگی خاص پرورشیافته و با در نظر گرفتن تمامی این عوامل قابل فهم و بررسی است. انسانها موجوداتی اجتماعی، خلاّق و تصمیم گیرنده هستند که در زندگی هدف مشخصی داشته و خارج از چارچوب و متنی که در زندگیشان معنادار است، نمیتوان آنها را به طور کامل شناخت.
شخصیت هر فرد از طریق هدفی که در زندگی دارد وحدت و انسجام مییابد. بنابراین افکار، احساسات، باورها، اعتقادات، نگرشها، منشها و کنشهای فرد بیانی از موجودیت یگانه ۱ اوست و تمامی اینها منعکس کننده نقشهای است که به او اجازه میدهد تا به سوی هدفی که برای زندگیاش انتخاب کرده، گام بردارد.
کاربست عملی این دیدگاه به شخصیت انسانی، این است که فرد را جزیی ادغامشده در نظام اجتماعی میداند. بنابراین برخلاف تئوری فروید که در تحول شخصیت بر تعامل نیروهای روانی درونی تأکید میکند، در این دیدگاه بیشتر به روابط بین فرد و اجتماع اهمیت داده میشود.
برای آسانتر شدن فهم نوشتهها و آرای اسپربر در این مقالات بهتر است تا با مفاهیم اساسی که او از نظریه آدلر به عاریت گرفته و بر مبنای آن مفاهیم و پدیدههای سیاسی – اجتماعی و شکلگیری شخصیت خودکامه را تبیین میکند، به طور خلاصه آشنا شویم.