وب سایت معرفی و خرید کتاب های صادق خادمی

دسترسی سریع

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

بهداشت و سلامت | ورزش ؛ جنبش و رویش

جنبش و رویش

(تاملی بر مبانی نظری تربیت بدنی و ورزش )

تعریف تربیت بدنی و ورزش:

تربیت در لغت به معنی پروردن و پروراندن و آداب و اخلاق را به کسی آموختن است. .(محمد معین، فرهنگ معین، ج 1، ص 1063)، در اصطلاح نیز کشاندن آدمی به سوی ارزش‌های استعدادی و سابق انسانی است؛ به‌گونه‌ای که آن استعداد سابق را بپذیرد، دوست بدارد و به کار آورد. (ر.ک : میر عبدالحسین نقیب‌زاده، نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش، ص 16)

از تربیت بدنی و پرورش تن با ورزش با گونه‌گونی دیدگاه‌های فلسفی شناسه‌های متفاوتی ارائه شده است چه ورزش، باوری فلسفی است که به لباس اعمال و احوال درآمده است: (علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ج 3، ص 3564)

بازی و سرگرمی، تهیه نیرو برای بندگی و خدمتگزاری، ورزیده‌ساختن بدن در برابر ناتوانی‌ها و تمرین‌های بدنی برای کامل‌کردن نیروهای جسمی و روحی، مشهورترین شناسه‌های ورزش و تربیت‌بدنی است. (توماس ارنولد. پدر تربیت بدنی انگلستان، کیهان ورزشی، ش 166، ص 10) رضا پاک‌نژاد، اولین دانشگاه آخرین پیامبر، ج 14)، لغت‌نامه دهخدا، ج 3، ص 3564).

جسم؛ فروهشت جان

نفس گوهری جسمانی است که وابستگی به ماده داخل در هستی و وجود آن است و با حرکت رو به کمال جوهری روحانی می‌گردد و تعلق تدبیری مفهومی اضافی برای ماهیت آن نمی‌باشد (1). و بدن مرتبه فروهشت روح و تماشاخانه صورت معنوی آن است (2) که روح جاری در آن است (3) نفس در بدن نیست، اما با بدن هست و به آن تعلق تدبیری دارد و در آن، کنش داشته و از آن واکنش می‌پذیرد تا این‌که نفس، مجرد از ماده و پیراسته از بدن می‌گردد. بیماری بدن، کندی اندیشه و نشاط آن، سرور این را در پی دارد. ناتوانی در دویدن بر پل، با اندیشه فروغلتیدن و پیروی طبیعت و جسم آدمی از آن، و گرایش رنگ چهره به زردی با شرم و به سرخی با خشم و پیدایش قساوت دل با خورش گوشت فراوان و رشک بردن با گوشت خوک و نرمش دل با عدس و شادمانی روان و انبساط روح با تناول انگور و انار، چشم‌زخم، تأثیر حالات روحی مرد و زن بر فرزند و کنترل فرایندهای بدنی غیر ارادی نظیر ضربان قلب، فشار خون و امواج مغزی و جریان خون و حتی تنفس به اندام‌ها با اراده، نمونه‌هایی از تأثیرپذیری متقابل نفس و بدن است.(4)

مولوی گوید:

«آدمی را فربهی هست از خیال

گر خیالاتش بود صاحب جمال

ور خیالاتش نماید ناخوشی

می‌گدازد همچو موم از آتشی

تا خیال و فکر خوش بر وی زند

فکر شیرین مرد را فربه کند

جانور فربه شود لیک از علف

آدمی فربه ز عزّ است و شرف

آدمی فربه شود از راه گوش

جانور فربه شود از حلق و نوش»5

امروزه تبیین چگونگی دخالت مسائل روانی، افکار و عواطف و انگیزه‌های فرد در بروز بیماری یا بهبود آن را شاخه‌ای نوظهور در روان‌شناسی به نام «روان‌شناسی سلامت» بر عهده دارد. این علم، بهترین گزینه تحقیق برای درک بهتر این امر را ـ نقش فشارها و مشکلات روانی در مخاطره‌افکندن سلامت جسمی ـ بررسی تنیدگی یا استرس می‌داند.

استرس مقدار نیرویی است که بر شی‌ء فیزیکی وارد می‌شود. رویدادهای تکان‌دهنده مانند توفان زلزله و تغییرات مهم زندگی همچون تولد نوزاد و موقعیت‌های به ستوه‌آورنده همچون زندگی در یک محله خطرناک و امور جزیی زندگی مانند دریافت برگ جریمه، گم‌کردن کلید، درگیری‌های روزانه و… اگر مداوم باشد و با شیوه‌ای سازگارانه با آن‌ها برخورد نشود، از عوامل تنیدگی‌زا بوده و تأثیرات منفی فزاینده‌ای بر سلامتی انسان دارد.

استرس، فشار روانی و عواطف منفی مانند افسردگی، اضطراب، خصومت و پرخاشگری، با اختلالات سیستم ایمنی، عصبی و غدد درون‌ریز و قلب و عروق، به ویژه در دو نوع از این اختلالات یعنی فشار خون که عامل عمده سکته قلبی، بیماری‌های کلیوی و سکته مغزی می‌باشد و بیماری‌های عروق کرونر (..) شامل آنژین، تصلب شرائین و انفارکتوس قلبی (حمله قلبی) و همچنین بر اختلالات روان‌تنی چون زخم‌معده، آرتروز، شبه‌رماتیسمی، سردردها و آسم هم بستگی دارد.(6)

نقش ورزش در سلامتی جسم و روح

ابن‌سینا؛ طبیب حاکم و حاذق، اساس تن‌درستی را به ترتیب اهمیت بر: «ورزش»، «غذا» و «خواب» وابسته دانسته و ورزش را در برنامه بهبودی تندرستان، مهم‌تر از غذا و خواب می‌داند. او در توضیح ادعای خود می‌نویسد: «تمام قسمت‌های غذایی که می‌خوریم، کنش غذایی ندارد، بلکه در هر مرحله از مراحل هضم، بخشی از آن به صورت ماده زائد در می‌آید و طبیعت می‌کوشد آن را از بدن دفع نماید، اما طبیعت، قدرت دفع همه مواد زائد را نداشته و همواره بخشی از آن بعد از هر هضم در بدن باقی می‌ماند و با زیاد شدن و جمع گردیدن آن، این مواد دفعی برای تن زیان‌آور خواهند بود. پس چاره‌ای جز بیرون راندن همه آن‌ها از بدن نیست و بیرون راندن این مواد به‌وسیلهٔ ورزش صورت می‌گیرد.

ورزش، حرارت ملایم پدید آورده و مواد دفعی را روز به روز می‌گدازد و آنها را به طور منظم و مرتب، از جای لغزانده و بیرون می‌نماید و از جمع‌شدن و دخالت منفی در تن مانع می‌شود. با دفع این مواد زاید، جای غذا خالی مانده و اندام‌ها برای پذیرش غذا آمادگی بیش‌تری می‌یابند.(7)

«گردش خون، سه وظیفه مهم: تنفس و رساندن اکسیژن به سلول و دور کردن گاز کربنیک ناشی از سوخت و ساز سلولی، تغذیه و رساندن مواد غذایی به سلول و دفع سموم و مواد زائد حاصل از فعالیت حیاتی سلول را بر عهده دارد. از این رو با تعبیری شاعرانه می‌گویند: “بدن در مایعی به نام خون شناور است.” اگر خون به قدر کافی به عضوی نرسد، فعالیت و حیات آن دچار اختلال می‌گردد و به تناسب کاهش جریان خون، آن عضو نیز از رشد، کار و مقاومت باز خواهد ماند. حرکت اعضا باعث تسریع جریان خون و بهبود تنفس و تغذیه آنها می‌گردد. در حقیقت، حرکت و جنبش سبب نیاز بیش‌تر به اکسیژن و غذا و افزایش جریان خون و رسیدن اکسیژن و غذای فزونی به بدن می‌گردد.

در این زمینه اصل بسیار مهم آتروفی و ضعیف شدن عضو ناشی از عدم کاربرد در فیزیولوژی شایان توجه است و آن این که: “عضوی که کار نکند، به فنا و نابودی محکوم است”. بنابراین مشاغل و حرفه‌هایی که تنها باعث حرکت عضله خاصی می‌گردند، به تدریج باعث تضعیف سایر عضلات و اعضا و اختلال در کار آن می‌گردند؛ زیرا عضوی که بیش‌تر کار می‌کند به صورت طبیعی خون و در نتیجه غذا و اکسیژن بیشتری را به طرف خود جذب می‌کند. از طرف دیگر، کم‌خونی نسبی اعضای غیرفعال دیگر آتروفیه‌شدن و ضعف تدریجی آن‌ها را در پی خواهد داشت.

ورزش و حرکات بدنی، موجب افزایش عروق فرعی (جانبی) قلب می‌شود و به‌تدریج رگ‌های جدیدی را برای تأمین اکسیژن و غذای کافی ایجاد می‌نماید. افزایش این رگها در عضله قلب کار آن را بهبودی بخشیده و از کمبود اکسیژن عضله و عوارض آن یعنی سکته قلبی و آنژین صدری جلوگیری می‌کند.(8)

ابن‌سینا ورزش و تربیت بدنی را یکی از ارکان برنامه درسی نوجوانان معرفی کرده و معتقد است که نوجوان باید تا چهارده‌سالگی بخشی از وقت خود را به ورزش‌هایی چون راهپیمایی، پرش، دو، کشتی، اسب‌سواری، شمشیربازی، و… اختصاص دهد(9)

ورزش در دوران کودکی از اهمیت مضاعفی برخوردار است؛ زیرا سیستم ادراکی و حرکتی را توسعه می‌دهد و مهارت‌های پایه همچون دویدن، پریدن، جهش کردن و… را در کودک افزایش داده و به او  می‌آموزد که چگونه از نیروی عقلی و قابلیت‌های ذهنی خود، تا حد امکان استفاده کند.

فعالیت‌های سالم ورزشی و متناسب با فرهنگ مذهبی، بستر مناسب را برای فراهم کردن اجتماعی‌کردن کودک ایجاد می‌نماید.

اجتماعی کردن، فرایندی است که طی آن به کودک، ارزش‌ها و انتظارات فرهنگی جامعه و رفتارهای مناسب و مختص جنس آنان یادآوری می‌شود.10)

تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش در کنارآمدن با استرس و تنیدگی دو نقش اساسی ایفا می‌کند: ورزش خستگی جسمی ناشی از رویدادهای تنیدگی‌زا و نیز خستگی عاطفی تجلی‌یافته در زندگی فرد را کاهش می‌دهد و موجب کاهش فشار خون و ضربان قلب می‌شود؛ به‌ویژه واکنش‌پذیری قلب و عروق را کاهش می‌دهد و به صورت مرتب، سلامتی فرد را در برابر رویدادها و محرک‌های تنیدگی‌زای مزمن تضمین می‌کند.

افرادی که از نشاط جسمی کمتر برخوردارند، در شرایط تنیدگی بیش‌تر مستعد بیماری‌اند و این امر، نقش – نشاط جسمی – در حلقه ارتباطی میان تنیدگی و سلامتی را می‌نمایاند. ورزش، احتمال ابتلا به بیماری را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد و اثر بازدارنده فراگیری دارد که به صورت مستقیم باعث تسکین یافتن خستگی جسمی می‌شود.

ورزش هوازی که مصرف اکسیژن را طی دوره زمانی طولانی مدتی به نحو چشمگیری افزایش می‌دهد مانند پیاده‌روی، دویدن، شنا، دوچرخه سواری، اگر در تمام مدت زندگی به طور منظم صورت گیرد، به فشار خون، کنترل وزن و مقدار کلسترول لیپوپروتئین با غلظت بالا که مانع بروز بیماری تصلب شرائین است و سیستم قلبی، عروقی کمک می‌کند و ورزشی که فرد در آن، وزن را تحمل می‌کند مانند پیاده‌روی دویدن و حرکات اکروبات، از پوکی استخوان جلوگیری می‌کند.

ورزش، شروع ناتوانی ناشی از سالخوردگی و بیماری مزمن را به تأخیر انداخته، کارکرد جسمی را حفظ کرده و زندگی مستقل افراد مسن را طولانی‌تر می‌نماید.

همچنین ورزش، کیفیت زندگی را بهتر نموده و خواب راحت، زندگی آرام و دور از اضطراب و افسردگی همراه با عزت نفس و امید به زندگی فعال و امید به خود زندگی را موجب می‌شود و اعصاب را در برابر فشار روانی مقاوم می‌کند و با تقویت اعصاب، کارهای فکری آسان‌تر انجام می‌گیرد.(11)

پنج دقیقه ورزش در فضای سبز عزت نفس را بالا می برد  . پژوهشگران می گویند تنها روزی پنج دقیقه ورزش در فضای سبز می تواند موجب بالا رفتن عزت نفس و بهبود سلامت روانی شود و سیاست گذاران باید افراد بیشتری را تشویق کنند تا زمانی از وقت خود را در پارک ها و فضاهای سبز سپری کنند.  محققان دانشگاه “اسکس” در انگلیس متوجه شدند که تنها انجام پنج دقیقه فعالیت بدنی در فضای سبز مانند قدم زدن، باغبانی، دوچرخه سواری یا کشاورزی می تواند موجب تقویت روحیه و عزت نفس شود.
مطالعات بسیاری نشان داده است که ورزش در فضای باز می تواند خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش و احساس سلامت و خوشی را افزایش دهد، اما “پرتی” و “جو بارتون” که ریاست این مطالعه را بر عهده داشتند ، گفتند: تاکنون هیچ کس نمی دانست که چه مدت ورزش در فضای سبز این مزایا را برای سلامتی دارد.
بارتون و پرتی در این مطالعه اطلاعات هزار و ۲۵۲ نفر را که سن، جنسیت و وضعیت سلامت روانی متفاوت داشتند از ۱۰ مطالعه که در انگلیس انجام شده بود، بررسی کردند.
محققان فعالیت هایی را مانند قدم زدن، باغبانی ، دوچرخه سواری ، قایقرانی ، اسب سواری و کشاورزی تجزیه و تحلیل کردند.
محققان متوجه شدند درحالی که همه افراد از هر گروه سنی و هر گروه اجتماعی از این فعالیت ها بهره می برند، اما بیشترین تغییرات مثبت در سلامتی در جوانان و بیماران روحی دیده شد.
بیشترین تاثیر مثبت بر عزت نفس با ورزش در فضای سبز به مدت پنج دقیقه مشاهده شد.
محققان تاکید کردند که تمام محیط های طبیعی از جمله پارک های شهر مفید است، اما به نظر می رسد که مناطق سر سبز که آبی در آنها روان است تاثیر مثبت بیشتری دارند. (این مطالعه  در مجله Environmental Science & Technology منتشر شده است.)

 

ورزش در اندیشه مذهبی اسلام

اسلام، به ورزش عنایت و توجه ویژه‌ای دارد و سهل‌انگاری در تقویت قوای جسمانی را نمی‌پذیرد. خداوند متعال در پاسخ به معترضان طالوت به فرماندهی، برتری وی در دانش و قوای جسمانی را به عنوان دلیل ذکر می‌فرماید: «وزاده بسطه فی العلم والجسم»12.

در روایتی نیز آمده است: «طوبی لمن اسلم و کان عیشه کفافا و قواه شدادا» 13 مرحبا و آفرین به کسی که تسلیم خداوند است و زندگی‌اش را در حد کفایت اداره می‌کند و از نظر جسمانی نیز قوی است.

تأکید اسلام بر ورزش و تقویت قوای جسمانی از دو جهت است: یکی بُعد نظامی و دفاع از کیان اسلامی و دیگری تأمین سلامت و این‌که انسان توانایی انجام وظایف فردی و اجتماعی خود و پیمودن مراتب کمال را دارا باشد. قرآن کریم می‌فرماید: «واعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم»14

در این دو بخش، اسلام بر ورزش‌هایی مانند شنا، تیراندازی، اسب‌سواری، و موارد مشابه کوهنوردی و پیاده‌روی تأکید دارد. باید توجه داشت از آنجا که آموزه‌های اسلام «تمدن‌ساز» است، دو ورزش تیراندازی و اسب‌سواری، جایگزین‌های امروزی را دارد. امروزه این دو ورزش، چهره استکباری به خود گرفته است و دیگر ارزش و قداست زمان صدور روایات را ندارد.

معیار اساسی اسلام در خصوص ورزش بانوان حفظ سلامتی، زیبایی و رعایت حریم عفت و عفاف است؛ از این رو تمرین‌های سخت ورزشی با طبیعت و لطافت زنانه منافات دارد. امیرمؤمنان علیه‌السلام می‌فرمایند: «ان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة» 15 ؛ زن مانند گل لطیف است و قهرمان نیست.

نتیجه تربیت بدنی در پرتو بینش مذهبی اسلام، ظهور پهلوانان جوانمرد و چریکی به نام «عیاران» بود. ظهور رسمی و سازمان‌یافته آنان از میان قرن اول هجری قمری بود و اوج آن را می‌توان در قرون پنج و شش دانست که در سرتاسر ممالک اسلامی و از جمله عراق، حضور چشمگیر اجتماعی و سیاسی داشتند.

روح سنت پهلوانی و عیاری، فتوت و جوانمردی و اساس و جانمایه جوانمردی «ولایت» است. تنومندی جسم و تأدیب بدن، مقدمه تأدیب نفس است تا نفس در زمره خادمان مقام ولایت وارد گردد. شمس‌الدین محمد آملی گوید: «حضرت ابراهیم علیه السلام، نخستین مظهر فتوت، امام علی علیه السلام قطب آن و حضرت حجت علیه السلام خاتم آن است». پهلوانان تربیت‌شده در دامان اسلام، خود را یاران امام علی علیه‌السلام و مدیون او می‌دانند.

در میان عیاران، نام پهلوان و عیاری چون محمد خوارزمی (پوریای ولی) در تاریخ ورزش پهلوانی می‌درخشد.

پهلوان عبدالرزاق بیهقی از دیگر عیاران، از طریق سنت پهلوانی و عیاری در رأس سربداران خراسان به حکومت رسید و اولین حکومت شیعی را با تأکید بر جدایی‌ناپذیربودن دین و دولت و جهان‌بینی مهدویت و مبارزه با ظلم و ستم و برقراری عدالت در جامعه در خراسان ایجاد کرد.17

شاه اسماعیل صفوی از عیارانی بود که جان‌مایه فرهنگ اسلامی را در دستور کار خود قرار داد و با تأیید علمای مذهبی توانست در برابر امپراطوری بلامنازع عثمانی قد علم کند و مذهب تشیع را مذهب رسمی ایران معرفی کند. از همین زمان، ورزش در زورخانه‌ها با نام امیرمؤمنان علیه‌السلام عجین شد؛ زیرا ورزشکاران صفوی حضرتش را پیشوای جوانمردان و فتیان می‌دانستند. «جوانان ایرانی از عهد بس قدیم تا قبل از مشروطیت با این اصول تربیت می‌شدند.»18؛ اما در دوره قاجار با واکنش‌پذیری ایرانیان از فرهنگ منحط غربی، ورزش پهلوانی به ورزش گلادیاتوری رومیان تبدیل شد و تنومندی بازوان وبرآمدگی عضلات، جایگزین تنومندی اخلاق و تهذیب نفس و «جوانمردی» گردید و بالاخره اخبار ورزشی عبارت بودند از اخبار داغ برد و باخت‌ها، زد و خورد تماشاگران، و روزمرگی‌ها و کارهای جزیی و شخصی بازیگران و حاشیه‌هایی بی‌ارزش که پررنگ و پرمایه می‌گردید …. و این همه چنان معرکه را گرم نمود که هیچ اثری از صورت بی روح ورزش هم نماند و ورزش به عاملی برای تحرک افراطی و بیش از اندازه عده‌ای معدود و سکون عده‌ای بیشمار که تماشاگر می‌شدند.19 تا به امروزه که ورزش در کنار سینما به جای جنبش‌آفرینی و حرکت‌بخشی به عاملی تخدیری تبدیل شده است. به تعبیر آقای مددپور: «فوتبال و کلا ورزش‌ها و هنرهای هیجانی مدرن – در جهان امروز از نظرگاه تفکر فلسفی، جنبه پالایش کاتارسیسی نفسانی (تخلیه روانی توأم با لذت) دارد، البته نه به معنی یونانی و ارسطویی آن، بلکه به یک معنای جدید، ولی مشابه از نظر تخلیه انرژی‌های روحی و ارضای نوعی احساس فطری انسان به هیجان و معنویت شورانگیز.

در جهان کنونی، چون جهان‌های رومی و یونانی با توجه به این‌که عصر غیبت ولایت و حقیقت است و نیز با التفات به محجوب گردیدن عمیق انسان و غوطه‌وری او در ناسوت و مستوری عام حق و حقیقت قدسی و فروبستگی آن و معطوف شدن نظر انسان به وسوسه‌ها و خوشی‌های زمینی، آن‌چه هیجان و آرامش مورد نیاز طبیعت و ماهیت انسانی را القا کند و عقده‌های درونی او را بگشاید و انرژی‌های مازاد مخرب انسانی را خنثی و تلطیف نماید، هنر ورزش (به‌ویژه سینما و فوتبال) است. در روزگاران گذشته این هیجان‌ها از طریق ادیان و اسطوره‌ها القا و تأمین می‌شد، اما اکنون هنر و ورزش، این نیاز فطری انسان را به نحوی بدیل ارضا می‌کنند. به همین دلیل، قهرمانان ورزشی و هنرمندان موسیقی پاپ و ستارگان سینما جای اقطاب و ابدال کهن را در دل مردم گرفته‌اند و انسان‌ها این موجودات را به جای خدایان اساطیر می‌پرستند و معبود خود قرار می‌دهند. حتی در تشییع جنازه هنرمندان و ورزشکاران و برخی اهل سیاست، چنان شور و فغانی برپا می‌شود که فقط در مراسم تدفین برخی قدیسین دیده می‌شده است، از این‌جا می‌توان گفت اکنون در جهان، حالات روانی ناشی از ورزش چون هیجاناتی که گاهی به ویرانی ورزشگاه‌ها یا تخریب آن‌ها منجر می‌شود (ورزشگاههای کنونی چون معبد مردمانی به نظر می‌رسد که دیوانه‌وار در ساحت جسمانی خود گسترش یافته و منتشر شده‌اند)، مشابه احساسات اساطیری مردم اعصار کهن است، به نحوی که وارونه (مانند مراسم جشن پوبرگیا در امپراطوری رم) شاید تنها در یونان و روم چنین توجهی به ورزشگاه‌ها و تماشاخانه‌ها شده باشد. در حقیقت، از نظر روانی، انسان مدرن از نظر احساس نیست‌انگاری انسان مدرن، مضاعف و مرکب، و نیاز او به هیجان، برای رفع درد جانکاه نیست‌انگاری تشدید شده است. اینک فیلمسازی در سناریوی خود از زبان قهرمان فیلم می‌گوید: دیدن فیلم آرامشی به او می‌دهد که در گذشته ذکر خداوند به انسان می‌داد، بی‌وجه و بی‌معنا نیست. این نیاز ذاتی انسان همواره باقی می‌ماند، اما موضوع مورد پرستش (معبود او) متفاوت و جنس هیجان‌ها و آرامش روحی او متباین می‌شود. روزی این معبود در کسوت دین تجلی می‌کند، گاه در کسوت اساطیر و قهرمانان اساطیری و گاه در کسوت قهرمانان ورزشی و ستارگان سینما.

نیچه دریافته بود که هنر – و به تعبیری ورزش‌های هیجانی – در یونان و روم، وظیفه اساسی‌اش تلطیف درد جانکاه نیست‌انگاری روح دیونیزوسی و به تعادل رساندن آن نسبت به روح آپولوئی است که این دومی با منطق و نظم سیاست و علم و فلسفه به سامان می‌آید. انسان یونان رومی که ایمان به اساطیر و خدایان و قدسیان کهن را پشت سر نهاده بود و خود باید به ترتیبی در مقام خدایان، دردها و رنج‌ها و آلام خویشتن را تلطیف می‌کرد، اکنون رو به فعالیت‌های شورانگیز این جهانی می‌آورد که از این جا المپیک‌ها و میادین نبرد بردگان گلادیاتور را برپا کند و مجالس عیش و طرب و سرمستی این جهانی را با تکیه بر شعر و هنر و نمایش و شراب و زن و بازی و جنگاوری (ورزش‌های رزمی هیجانی) رونق بخشد تا آن احساس پلید و تاریک نیستی و درد جانکاه غیبت قدسیان و فروبستگی ساحت قدس و خلأ معنویت و فقدان شور و مستی اساطیری شرقی کهن را در انسان به نحوی بی‌بدیل نابود کنند و رونق فوتبال و سینما را میدان معنویت‌سوزی قدسی و روح جوانمردی قرار دهند. به قول مولانا:

می‌گریزند از خودی در بی‌خودی

یا به “مستی” یا به “شغل”ای مهتدی.

از این جاست که انسان خود را در «مستی» و «سکر» مواد مخدر و اقسام اشیا و امور سکرآور و موسیقی و بازی‌های هیجان‌زا و دیوانه‌وار غرق می‌کند تا تأثیر عمیق یا سطحی روانی را به نحوی در خود ایجاد یا تشدید کند و با اشتغال روحی و شور و مستی دردهای ناشی از خلوت و تنهایی در نظام بیگانه‌وار تکنیکی، ساعاتی او را رهایی بخشد، چنان‌که به ورزش و هنر (فوتبال، سینما و موسیقی) نیز پناه می‌برد. این‌چنین انسان بیگانه از قدس که روزگار شور و مستی خود را از طریق حضور در تجربه عرفانی ادیان و اساطیر به دست آورده، اکنون به نحوی دیگر به تناسب جهان گمشده قدسی و اساطیری خود، دل خود را به ورزش‌ها و هنرهای جذابی می‌سپارد که او را به رقص و سماع جمعی در می‌آورد. او که اکنون گمگشته در هیاهوی نظام‌های جبار سیاست و قدرت و ثروت و تکنیک است، انرژی روانی خود را در استادیوم‌ها و سالن‌ها و کلوپ‌ها تخلیه می‌کند تا قدری بیاساید؛ زیرا دیگر او قادر نیست چنین شور و هیجانی را در فرقه‌های مدرن یا سنتی عرفانی و دینی و اساطیری کهن به دست آورد؛ چنان‌که یونانیان با عربده‌های وحشیانه در ورزشگاه‌ها و با جنگ گلادیاتورها و انسان و حیوان قدری آرام می‌شدند».20

با ظهور انقلاب اسلامی، امام خمینی رحمه الله علیه توجه به دو قوه جسمانی و روحانی را برآمده از سنت دانسته که انقلاب اسلامی وظیفه احیای آن را بر دوش دارد و نیرومندی جسم و برومندی روح را ویژگی انسان کامل معرفی نمودند. حضرت امام نیز به ورزش از دو بُعد نظامی و تأمین سلامت انسان تأکید داشتند و ورزش را در درستی اندیشه و پالایش نفس و نشاط‌بخشی در قبول معارف و ایمان دخیل می‌دانستند و به معرفی الگوی برتر انسانیت و انسان کامل مکتب اسلام؛ امیرمؤمنان علیه‌السلام و لزوم تبعیت و اقتدا و الگوگیری از حضرتش تنبه می‌دادند.

امام خمینی رحمه الله علیه می‌فرمودند: «ما همه زنده‌ایم برای احیای سنت پیغمبر اسلام و احیای قرآن کریم… من افتخار می‌کنم به این که جوان‌ها علاوه بر برومندی بدنی، توجه به دیانت و اسلام دارند… وقتی این دو تا قوه با هم شد، قوه جسمانی و قوه روحانی، این ارزش خیلی پیدا می‌کند، قوه جسمانی برای خدمت و قوه روحانی برای هدایت. با قوه روحانی، انسان هدایت می‌کند خودش را و با قوه جسمانی خدمت می‌کند. این دو قوه وقتی که مجتمع شد، یک انسان به تمام معنا انسان می‌شود.» 21 «عقل سالم در بدن سالم است، ورزش همان‌طور که بدن را تربیت می‌کند و سالم می‌کند، عقل را هم سالم می‌کند و اگر عقل سالم باشد تهذیب نفس هم دنبال او باید باشد…».

«آن‌ها که جنبه‌های ورزشکار و مادی را دارند، آن‌ها جوان‌هایی هستند که قوای جسمی‌شان به خاطر همین ورزش نشاط و آمادگی پیدا می‌کند، آن‌وقت روح آن‌ها معنویات و ایمان را زودتر قبول می‌کند».22

«وقتی قدرت جسمانی پیدا شد، دفاع از مملکت می‌توانند بکنند.»23

در پایان خاطر نشان می‌گردد افراط در اشتغال به حرکت‌های بدنی همان‌گونه زیان‌آور است که تفریط یا بی‌توجهی به آن؛ زیرا اشتغال بدنی و سرگرمی به امور جسمانی دو آسیب توان‌فرسا دارد: از طرفی مانع فراگیری دانش‌های الهی می‌گردد و نفس را از مشاهده جوهرهای مجرد عقلی باز می‌دارد و از طرف دیگر، بعد از مرگ و رهایی از حجاب بدن، از محرومیت مشاهده جمال و جلال الهی رنجور می‌گردد و چاره‌ای نیز برای جبران آن ندارد، از این جهت، دستور انبیای الهی این است که روح در پرتو شریعت مطمئن گردد و با تسخیر قوای اماره به بدی و رام آن‌ها و همراه با همه نیروهای ادراکی مانند حس، خیال و وهم و قوای تحریکی مانند شهوت و غضب به امامت روح مطمئن به یقین و خو گرفته به اخلاق الهی، اسفاری را که در پیش دارد طی نماید».24

مشهد مقدس | صادق خادمی

پاورقی ————————-

-1 جواد مصلح، علم النفس یا روان‌شناسی

صدر المتالهین، حوزه و دانشگاه ش 21 ص 53

2 – حسن حسن زاده املی، عیون مسائل النفس ص 215

3 – همان ص 217

4 – ر.ک .شفاء ج 1 ص 372 ط 1، قانون ج 1 ص 366 .

5 – مثنوی معنوی دفتر ششم

6 – رابین دیمانئو، روان‌شناسی سلامت ج 2 ص 515 521- و 593

7 – قانون در طب ج 1 ص 366

8 – احمد صبور اردو بادی، راز طول عمر ج 1 ص 278 – 283

9 – قانون در طب ج 1 .

10 – فاطمه اسلامی، اهمیت ورزش در دوران کودکی، زیورش ورزش اسفند 78

11 – رابین دیبانئوم روان‌شناسی سلامت ج 1 ص 109

12 – بقره 247 .

13 – بحارالانوار ج 72 ص 67

14 – انفال / 60 .

15 – وسائل الشیعه ج 14 ص 120

16 – نور / 31

17 – قیام شیعی سربداران ص 92 به نقل از داستان ورزش ایران ص 55

18 – شمس الدین محمد املی، آیین جوانمردی ص 116

19 – اسماعیل شفیعی سروستانی، داستان ورزش ایران ص 174

21 – صحیفه نور.

22 – همان.

23 – محمد مددپور، فوتبال و سینما؛ پناهگاه انسان بریده از قدس، هفته‌نامه مهر، سه شنبه 2 تیر / 77.

24- عبدالله جوادی آملی، رحیق محتوم، ب 1، ج 1 ص 72 .

هم افزایی علمی
هم اندیشی علمی و جمعیت آگاهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *